سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ثبت نام اردوی از پلاک تا بلاگ (2) ویژه بازدید از مناطق عملیاتی و جنگی جنوب کشور شروع شد.
دوستان عزیز وبلاگ نویس می‌توانند جهت اطلاع رسانی بیشتر و معرفی این اردوی معنوی، از لوگوهایی که به همین منظور آماده شده استفاده نمایند.

شما می توانید با توجه به اندازه مورد نظر خود، با کپی کردن کدهای داخل کادر در مکان مناسب قالب وبلاگ خود، این لوگوها را در وبلاگ خود به نمایش بگذارید.

جهت ثبت نام کلیک کنید

1- اندازه 120x120 پیکسل


2- اندازه 120x240 پیکسل.


3- اندازه 120x60 پیکسل.


4- 468x60 پیکسل.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 86/11/22ساعت  2:40 صبح  توسط  
      نظرات دیگران()

    از اول صبح تا الان بیشتر از خیلی بار به مهدی گفتم دیگه اذیتت نمی‏کنم این آخریشه و باز هم فرم رو تغییر می‏دیم.

    مجاهد- اردوی هشتاد و شش



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 86/11/20ساعت  10:42 عصر  توسط  
      نظرات دیگران()

    بنده‏ی خدا مهدی. کلی دفعه این فرم را بالا و پایین کرد و آقای نجمی الان می‏گوید «فرمتون ناقصه آقااا».
    کلی من چانه زدم که فرم از زیر فکه بیاد و از روی فکه قبول نیست و این‏ها. کلی حسن چانه زد که رنگش زیادی سیاه است و یک خورده باید خاکستری باشد و این‏ها. کلی آقا هادی می‏گفت فرمتون ای‏اس‏پی‏ایکس باشد و اچ‏تی‏ام بعضی وقت‏ها ایراد پیدا می‏کند و آخرش معلوم شد چون پی‏اچ‏‏پی هستیم باید پی‏اچ‏پی‏کار کنیم. این وسط هم هر بار آدرس عوض می‏‏شد باید زنگ می‏زدیم به آقای فلشیست که آدرس فلش‏هارا عوض کن و ... بعد از این‏همه بکش بکش تازه من یادم آمده که لینک نوشته های پارسالی و تصاویر پارسالی و وبلاگ امسالی را ننوشتیم. 
    انصافا من جای مهدی بودم کم می‏آوردم. بنده‏ی خدا خیلی صبر به خرج داد. الانم که همه چی تمام شده شیخ نجمی آمده و می‏گوید که مهلت ثبت نام‏را نوشتید.

    مجاهد- اردوی هشتاد و شش



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 86/11/20ساعت  6:30 عصر  توسط  
      نظرات دیگران()

    نه گذاشتم نه برداشتم، گفتم «نه» اصلا هم خوش نگذشت. قرار هم نبود خوش بگذرد. کار‏ها نصف نیمه مانده بود.فرم و فلش‏ها آماده نبودند و
    من باید می‏‏رفتم اهواز. مادر بزرگم سکته کرده بود. مادر بزرگم بهتر شده خدا را شکر.
    (همین الان بحث فلسفی علمیی بین حامد و حسن و محمد حامد در افتاد که سکته زدنی‏است یا کردنی)
    دیروز با قطار از کنار پادگان دوکوهه رد شدم. کلی خاطره‏های پارسال یادم آماد. سبزه‏های دوکوهه کم کم دارند در می‏آیند.
    فلش‏ها آماده شدند؛ قشنگ شدند. دست محمدحامد و رفیقش درد نکند. فرم را مهدی دارد آماده می‏کند.
    محمدحامد می‏گوید فرم اسکرول نداشته باشد. من فکر می‏کنم با اسکرولش قشنگ‏تر می‏شود. این‏طوری به نظر می‏رسد فرم از زیر فکه میاید بالا. مهدی گفته بود تا ظهر آماده‏اش می‏کند. حامد یک‏تماسی با مهدی بگیر.
    ...
    خب. مهدی می‏گوید با این‏که فرم از زیر فکه بیاید بالا مشکل پیدا کرده. ببینیم چه می‏شود.

    مجاهد- اردوی هشتاد و شش



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 86/11/20ساعت  2:50 عصر  توسط  
      نظرات دیگران()

    <      1   2   3   4      
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    این فرم و این میدان
    اردوی از بلاگ تا پلاک 5
    آخرین وصایای قبل از اردو
    برنامه حرکت اردو
    حرفهای جالب شما در بخش توضیحات ثبت نام
    نشریه ی اردو
    پاسخ به برخی سوالات در مورد اردو
    خواب های طلایی در سرزمین جنوب (بلاگ تا پلاک4)
    یک درد دل ساده
    تغییر تاریخ اردو
    شاید بشود!
    از بلاگ تا پلاک 5
    یک تغییر جزئی
    تراوشات خلاق
    این فرم و این میدان
    [عناوین آرشیوشده]