اینکه ما 12 اسفند را برای اردو انتخاب کردیم بواسطه تعطیلی 13 اسفند و تولد حضرت رسول اکرم «ص» بود. اما خیلی از دوستان وبلاگ نویس تماس گرفتند یا کامنت گذاشتند یا ایمیل زدند و درخواست کردند که اگر امکان دارد تاریخ اردو را عوض کنیم.
گفته بودیم که دستمان نیست ما قبلا این تاریخ را پیشنهاد کرده بودیم و گفتند که جا نداریم. اما بازهم نا امید نشدیم و هنوز هم داریم چانه زنیهایی برای عوض کردن تاریخ اردو میکنیم.
تا به حال تاریخ جدید « از 19 تا 24 اسفند» را برای مهیا کردن امکانات برایمان قطعی نکردهاند، اما قولهایی دادهاند، بازهم داریم تلاشمان را میکنیم البته نه اینکه دوستان همکاری نکنند، اتفاقا بعضیهاشان آنقدر مهربان و صمیمی هستند که آدم دوست دارد ساعتها باهاشان حرف بزند اما خب بعضی اوقات نیست، نمیشود دیگر.
فقط مساله این است گاهی آدم میان این آدمهای خوب گیر میکند نمیداند باید کجا برود همهشان هم دوست دارند کارمان را راه بیندازند اما خب بعضی وقتها مسائل خاص «مثل اردوی وبلاگ نویسان » که در برنامهشان تا به حال نبوده کمی سر در گمشان میکند.
همه دوستان هم میدانند و درک میکنند که وبلاگ نویسان خاص هستند، وبلاگ نویسان دنیای انتشار مطالب آنلاین هستند و خلاصه اینکه وبلاگنویسان خودشان رسانههای تاثیر گذاری هستند برای همین است که قولهای خوبی دادهاند مثلا قول دادهاند هدیههای ویژهای برای اردو تهیه کنند، قول دادهاند راویهای مخصوصی به ما بدهند و خلاصه قولهای دیگری که خودتان در اردو خواهید دید، من واقعا از همه دوستان تشکر میکنم اما خب بعضی وقتها یک سری پیچ و خم هایی وجود دارد.
زیاد حرف زدیم. آخرش اینکه ما امیدواریم تاریخ اردو از 12 تا 17 به 19 تا 24 تغییر کند. البته دوستان شما هم باید دعا کنید، مطمئن باشید که دعای شما هم مستجاب میشود. به محض اینکه توانستیم این تاریخ را قطعی کنیم همینجا اعلام خواهیم کرد.
بازهم برایتان عکسهای از اردوی پارسال دارم.
ضمنا یادم نرود بهتان بگویم عکاس این عکسها دوست عزیزم آقای محمد دهقانی هستند
بسم الله الرحمن الرحیم.
امسال کمی دیرتر از هر سال آغاز کردیم و این هم به خاطر گیر افتادن بین موسسات و ادارات دولتی بود. ما برنامهمان را دو ماهی هست که شروع کردیم اما متاسفانه نشد زودتر از این رسما و عملا کار را شروع کنیم.
امسال منتظر کمک و همیاری دوستان هستیم. دوستان قدیمی، دوستانی که قرار است جدیدا به ما بپوندند در فرم اردو هم نوشتیم که از هر گونه انتقاد و پیشنهاد شدیدا استقبال میکنیم و همچنین بیشتر از هر چیزی از هر گونه همکاری استقبال میکنیم.
دوستانی که دوست دارند در هر زمینه با ما همکاری کنند به ما اعلام کنند تا در این فرصت کم بتوانیم اردو را با بهترین امکانات و برنامهها برگذار کنیم. سالهای پیش برنامههای خوبی برای اردو داشتیم، با اینکه بعضی از برنامههامان را نتوانستیم اجرا کنیم، اما امسال امیدواریم با کمک شما دوستان وبلاگ نویس بتوانیم این کار را بکنیم.
قرار شده هر کس ثبتنامش قطعی شد. آدرس وبلاگش را در لیست پیوند های این وبلاگ بگذاریم تا چه قبل از اردو چه بعد از اردو همه بدانند که با چه کسانی همسفر بودند اما هر کس دوست ندارد آدرس وبلاگش در اینجا گذاشته شود لطفا به ما خبر دهد که بعدا از دست ما دلگیر نشود.
حتما اگه نوشتهای در مورد راهیان نور، شهدا داشتید خبرمان کنید که لینک نوشتهتان را در وبلاگ بگذاریم، میخواهیم امسال تمام نوشتههای دوستان وبلاگ نویس را جمعاوری کنیم و در همایش راهیان نور که یکی از قسمتهایش وبلاگ نویسی است شرکت کنیم، پستهای شما را معرفی خواهیم کرد و امیدواریم دوستان وبلاگ نویسی که با میآیند از برندگان این همایش و این مسابقه باشند و حتما اینطور خواهد بود.
کامنت دونی اینجا منتظر نظرات و پیشنهادات شما است البته ایمیل اردو هم یادتان نرودحتما به ما ایمیل بزنید و برایمان از نظرات و پیشنهادات خود بگوید... منتظرتان هستیم.
فردا روز عملی کردن و اجرای طرحهایی است که تا به حال به صورت تئوری و به شیوهای کاملاً «دموکتاتورانه» به تصویب «اکثریت» رسیده است!
فرصت خیلی کم است و نیروها محدودند. [گفته شده است که] آقای مدیر یک سر دارند و هزار سودا [الله اعلم]. خود چارقد به سرمان باید برای خرید بعضی از وسائل دست به کار بشویم. به همین راحتی فوریت تشکیل یک جلسهی خارج از دستور به تصویب میرسد و چند ساعت بعد، اعضا در یک خانهی تیمی جمع میشوند.
اعضا که تراوشات ذهنیشان همچنان ادامه دارد، قبل از تشکیل جلسه، بر اساس سلیقهی لطیف دخترانهشان، تغییر دکور میدهند. جلسه با نهایت سرعت، بعد از یک سلام و احوالپرسی مختصر ِ یکی دو ساعته، رسمیت مییابد.
همه چیز مهیای پیادهسازی طرحهای انتزاعی است، جز مواد لازم و ضروری که قرار است فردا تهیه شود! با این حال اجزای تابلو فرهنگی اردو و فضای قرار گرفتن هر کدام، مشخص میشود. وجود یک نیروی تازهنفس و خوشذوق هم به تولید ایدههای جدیدتر کمک میکند.
روی رنگ اجزای تابلو بحث میشود. انتخاب رنگ تابلو برادران سختتر است. در جلسهی فرهنگی البته «بحث و جر» هم داریم. مثلاً همینجا به این نتیجه میرسیم که اصولاً اگر خانمها وجود نداشتند، اجزای زندگی آقایان یا به رنگ مشکی بود، یا طوسی و یا قهوهای؛ و این خانمها هستند که رنگ و لعاب دادهاند به زندگی!
اینها گزارش دیشب بود. به همینجا که رسید «آسمون تپید»! خبر میرسد که یک سری تغییرات «جزئی» در برنامهی سفر اتفاق افتاده که به خاطرش باید قید «تابلو فرهنگی» را بزنیم. این یعنی از اول جلسه گرفتن، از اول فکر کردن و از اول طرح دادن.
البته [قال فلان:] ما با این همه خلاقیت و اینها، حتماً میتوانیم خودمان را با هر شرایطی وفق بدهیم؛ فقط کمی باور میخواهد!